رمان تهام نذار از elham-t

دانلود رمان با فرمت های مختلف

دانلود مخصوص موبایل و کامپیوتر


رمان تنهام نذار

پس از پرداخت مبلغ به صورت آنلاین رمان دانلود خواهد شد.


پرداخت آنلاین و دانلود رمان


مبلغ : 3000 تومان


همچنین اگر رمان یا کنابی را در نظر دارید میتوانید به شماره 09210891539 پیامک یا تلگرام کنید.


خلاصه ای از رمان :


داستان عاشقانه و یه جاهایی غم انگیز..در مورد دختری به نام یامین که با کار کردن در بیرون از خونه مخارج خانواده رو تامین میکنه و همچنین به پول برای عمل پدر بیمارش که تنها سرمایش با وجود خواهرش هست، نیاز داره… کار کردن اون باعث میشه آخرین انتخاب زندگیش ینی ازدواج رو انجام بده و وارد زندگی پسری بشه که اعتقاد داره یامین عشقشو ازش گرفت و دختر تنهای قصه ی ما بعد گذشت مدت ها آرامش رو تو اون پسر که دایان باشه میبینه …
و این آرامش دو طرفس.. آرامش و عشق .. با هم داستان رو جذاب میکنه و بعضی وقتا هم لج بازی…

…مطمئنم خوندن این رمان جذابیت هایی براتون داره…

تقدیم به تمام پدرانِ عاشق سرزمینم:

“به نام الهه ی عشق و زیبایی”
نگاهی دوباره به بابا انداختم.. پاهاش خشک شده بود و محاسنش سفید.. صورتش زرد و زیر چشماش گود..متقابلا نگام کرد لبخند عمیقی زدم ..
به سمتش رفتم.. کرم مرطوب کننده رو در آوردم .. دستای زبرشو تو دستم گرفتم.. اول ب*و*س*ه به دستاش زدم و بعدش کرمو به دستاش مالیدم..دستامو رو صورتش کشیدم و گفتم
-بابایی خوبی؟؟
با صدای ضعیفی جواب داد
-آره دخترم..
بغضمو قورت دادم .. حالش خوب نبود و تظاهر به خوب بودن میکرد این بدترین درد دنیاِ.. تظاهر به چیزی کردن.. رو موهاش ب.و.س.ه ای کاشتم و گفتم
-خوبه که خوبی… تا بعد ظهر که بیام مراقب خودت باش باشه آقا؟؟
لبخند خشکی زد و دستمو گرفت و گفت
-باشه.. برو نگران من نباش..
سرمو انداختم پایین و گفتم
-میدونم .. برا همین تنهات میذارم..
نگاهشو از من نمیگرفت..منم همین طور..بابا پیر و ناتوان بود و من شده بودم مرد زندگیمون.. البته چون یه مرد دیگه پشتم بود.. مردی که هر کاری کرد